انتظار
|
||||||||||
یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 8:2 :: نويسنده : reza براتون پیش اومده وقتی پای تلفن باید خداحافظی کنید اما هنوز دلتون می خواد صداشو بشنوید یهو میگید : راستی؟! میگه : جانم…؟! آروم میگی : دوســـتـــت دارم…. آخ …. که این چند ثانیه آخر چقدر می چســـــبـــه ! یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 7:53 :: نويسنده : reza گاهی فقط بوی یک عطر ؛ شنیدن صداش! خوندن آخرین اس ام اسش یک تشابه اسم ، برای چند لحظه ! باعث میشه دقیقاً احساس کنی…. که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه…. !!! یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 7:46 :: نويسنده : reza خیلی وقت است فراموش کرده ام. کدامیک را سخت تر می کشم ؟ رنــــج ! انتظار ! یا نفس را یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 7:30 :: نويسنده : reza خیلی دوستت دارم اما نمی دونم “خیلی” رو چه جوری بنویسم که خیلـــــــــــــــــــــــــــــــی خونده بشه ؟!! یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 7:28 :: نويسنده : reza کـاش دفتـر خاطراتــم چراغ جادو بود تا هر وقت از سـرِ دلتنگــی به رویش دست می کشیدم تــو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی! یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 7:20 :: نويسنده : reza کجا تو هستي که اينگونه به وجودم ملحق ميشوي پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 22:36 :: نويسنده : reza یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد زندگیم را با گرمای عشق او میگذرانم ! یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد ! یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست ! یکی را برای همیشه دوست دارم ، کسی که از دوری و دلتنگی اش پریشانم ! زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود زیباترین تنهاییم گریه برای تو بود وزیباترین اعترافم عشق تو بود پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 19:15 :: نويسنده : reza
به من می گفت: انقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیر، میمیرم... باورم نمی شد... فقط یک امتحان ساده به او گفتم بمیر... سال هاست در تنهایی پژمرده ام... کاش امتحانش نمی کردم... چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, :: 7:56 :: نويسنده : reza تا کجای قصه ها باید ز دلتنگی نوشت تا به کی بازیچه بودن در گذار سر نوشت تا به کی با ضربه های درد باید رام شد یا فقط با گریه های بیقرار آرام شد بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار خسته ام از زندگی با قصه های بیشمار چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, :: 7:39 :: نويسنده : reza تــنهایــی یعنی ذهنم پــر از تو خــالی از دیگران است اما کنارم خــالی از تو پــر از دیگران است سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 12:14 :: نويسنده : reza دلم می خواست یکی رو داشتم ، بعضی وقتا که مردم خستم می کردن ، میومد کنارمو دستاش رو می گذاشت دو طرف ِ صورتم زُل می زد تو چشام ، می گفت “ببین ! تو من رو داری!!“
آرشيو وبلاگ
پیوندهای روزانه
پيوندها
|
||||||||||
|