عمریست زان که بی تو نفس میکشم هنوز
پس طعنه ها که از همه کس میکشم هنوز
مشتاق پر گشودنم اما به دست خویش
بر بال خسته نقش قفس میکشم هنوز
هر شب که انتظارت را می برم به روز
شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز
چون موج تا به ساحل دیدار میرسم هنوز
در آخرین قدم زتو پس میکشم هنوز
دیوانه ام که زنده ام اینجا بدون تو
شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : سه شنبه 5 فروردين 1393 | 10:39 | نویسنده : reza |